***
نویسنده: رهگـ...ـذر(یکشنبه 87/3/5 ساعت 7:32 عصر)
یا حبیب قلوب الصادقین
**************************
در این دنیای فانی نباید به چیزی دل بست که ماندگار نیست یا اینکه باید دل بستنمان باید به خاطر وجود ازلی باشد و هر کاری که انجام میدهیم به خاطر ذات اقدسش باشد. ولی دریغا از گوش شنوا!
با وجود ادعای بزرگی و عاقلی هنوز اندر خم یک کوچهایم و هنوز هم معنای کلام حکیمانه و منطقی ذیل را نمیدانیم.
چون که صد آید نود هم پیش ماست
با این فطرت، عقل و غنای بیش از حد اسلام هنوز هم دنبال لهو و لعب بچگانه خود هستیم و از منشأ هستی دوریم ولی حضرتش از رگ گردنمان به ما نزدیکتر است. وای بر ما که نمیدانیم در پی کی و چی هستیم. مثل بچهای مشغول بازی هستیم
تا کی!!!
پروردگارا لطف بیکرانت و بخشش بیحسابت به ما جرأت گناه کردن داده، خدایا به ما لطفی کن و حیای گناه نکردن را به ما عطا فرما پروردگارا ما را لایق این لطفت بفرما
بیتو بودن صفایی ندارد و گویی که گمگشتهای داریم، تشنهوار مشتاق دیدار اوییم ولی رذالتمان نمیگذارد ای پروردگار بندگان خوب و بد به ما رحم فرما و خود ما را دریاب
خدایا دیدگانمان را به نور حقیقت روشن فرما و دلمان را به نور معرفت نورانی فرما و زنگار دلمان را با لطف و مغفرت صیقل فرما و به ما توفیق بندگی خالصانه و واقعی عنایت فرما
آمین یا ربالعالمین
یه دوست خوب ( رهگــذر)
کلمات کلیدی :
بسم رب الکعبه
سلام مکه ، شهر خدا
مسجدالحرام سپید
شهد شیرین کلام لبیک بر لبان محرمان کوی یار
سلام بر چشمهای مشتاق دیدار یار
سلام بر لبهایی که جز ثنای تو ذکر دگری در منزلشان سکنی ندارد
سلام بر دستهای پرنیازی که جز به درگاه پرمهر تو دراز نمی شوند
سلام بر قدمهایی که عاشقانه سنگ فرشهای حرم امن الهی را می پیمایند و لحظه ای متزلزل نمی شوند
و سلام بر لبیک گویان دعوت الهی
لبیک اللهم لبیک
کلمات کلیدی :
امید زهرا
نویسنده: رهگـ...ـذر(یکشنبه 87/1/25 ساعت 11:42 صبح)
*** بسم رب المهدی ***
تنهایی اهل حضور را تنها ترنم دل انگیز آمدن کسی مرهم است و مداوا
آمدن کسی که چشمها را آشوب تولد است
گل نرگس
ای رخت ماهتر ز ماهوشان
بی نشانم که دارد از تو نشان ؟
دست بر دامنت کیان دارند ؟
تا زنم دست دل به دامنشان
چون غباری به روی دامن تو
جایی خوش کرده ام مرا مفشان
بنده ام بنده فراری و تو
بند بر گردنم بنه بکشان
بر خطا کرده ای عطا بنما
بکشان آن و بر آستان بنشان
*** گروه غدیر ***
کلمات کلیدی :
***
نویسنده: رهگـ...ـذر(شنبه 87/1/17 ساعت 10:36 صبح)
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کلمات کلیدی :
خدایا ، مهربانا آمد اینک موسم فصل بهارت باز
بخشکان تخم های نفرت و کین از زمین سبز دلها را
بگردان حال مارا بهترین حال و ببخش از لطف بی پایان خود بر دستهای آمده سویت
نگارا ، نازنینا
خسته ام از حرفهای پر فریب و مانده ام در کوچه های تنگ تنهایی
بی خیال ای یار یکتایم ، سخن کوتاه گردانم ز تنهایی و سردی و غمی بنهفته در دل
و کنم آغاز لطف بی مثالت را
خداوندا ببخش از لطف بی مثلت هزار و سیصد و چندی محبت بر دل و بنشان هزار و سیصد و هشتاد شاخه گل به گلدان و بسوزان یک هزار و سیصد و هشتاد و هفت بار گناه و معصیت از کوله بار غفلت و سستی
چه گویم باز ؟
بنوشان یک هزار و سیصد و هشتاد و هفت جرعه حقیقت ز دریای بدون موج و آرام وجودت بر لبان تشنه و خشکیده از نیرنگ و تزویر .
رحیما ، مهربانا
کن رضا اعمال مارا روز و شب با ذکر دل آرای نامت
رسان بر ساحل امنت شکسته زورق امیدواران را تا دگر آرام گیرد بر کناری دنج
عزیزا ، ذوالجلالا
بباران ابرهای رحمت و برکت به پهنای زمینهای ندیده حاصل و در حسرت باران
و اما رهگذر دیگر چه خواهد ؟
حبیبم ، یکه زیبای همیشه ناز
کنون از آستان کبریایی از همان عرش خدایی عاجزانه خواهشی دارم ، تا رسانی آشنا منجی عالم ، سرور و مولا ، معطر نرگس فصل بهاران را تا جهان گردد گلستان تا زند لبخند گلبوته به فصل تا ابد سبز وسپید عشق .
چهارم فروردین/حرم سیدالکریم عبدالعظیم الحسنی
کلمات کلیدی :
لیست کل یادداشت های این وبلاگ