خبر
نویسنده: رهگـ...ـذر(چهارشنبه 87/12/21 ساعت 3:18 عصر)
چه خبر بود به باغ ؟
که پرستو به سحر داد ز کف صبر و قرار ....
آنچنان سرخوش و مست
روی آن شاخه نشست
که من از شوق رها کرده نماز
چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست
پنجره بگشودم
باغ ، تن شسته و خاک
پیشباز سفری گمشده را دست بکار ..
وه که غوغایی بود !
سوسن و لاله ، اقاقی، همه در رقص به پرواز نسیم
ارغوان آینه دار .....
همه جا عطر دلاویز عبورت
همه جا شوق طرب خیز حضورت
خبر از آمدنت بود ..... بهار !
کلمات کلیدی :
هبوط !
نویسنده: رهگـ...ـذر(دوشنبه 87/12/19 ساعت 7:6 عصر)
مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی میخواست که من کسی نداشتم ، کسم خدا بود ، کس بی کسان .
او بود که مرا ساخت ، آنچنان که خودش خواست ، من یک گل بی صاحب بودم ، از روح خود در آن دمید و بر روی خاک و در زیر آفتاب ، تنها رهایم کرد . مرا به خودم واگذاشت . عاق آسمان !
کسی هم مرا دوست نداشت به فکرم نبود . وقتی داشتند مرا می آفریدند ، می سرشتند کسی آن گوشه خدا خدا نمی کرد . وقتی داشتم روح می پذیرفتم شکل می گرفتم قد می کشیدم ، چشمهایم رنگ می خورد ، چهره ام طرح می شد ، فرشته ظریف و شوخ و مهربان و چابک پنجه ای ، با نوک انگشتان کوچک سحر آفرینش ،آن را صاف و صوف نمی کرد ، برانگاره " کاشکی " که تکدرختی خشک بر پرده خیالش تصویر کرده است ، آنرا تیز و عصیانگر و مهاجم نمی پرداخت ، وقتی می خواستند کار دل را در سینه ام آغاز کنند ، آشنایی دلسوز و دلشناس نداشتم تا برود و بگردد و از خزانه دل های خوب ، بهترین را برگزیند ، وقتی روح را خواستند در کالبدم بدمند هیچ کس پریشان و ملتهب دست به کار نشد تا از نزهتگه ارواح فرشتگان ، قدیسان ، شاعران ، عارفان و الهه های زیباییهای روح و خدایان هنر و احساس و ایمان ، نازترین و نازنین ترین را انتخاب کند .
دکتر علی شریعتی .................................... هبوط
کلمات کلیدی :
ای آفریدگار صبح !
در جشن باشکوه روزی آغاز می شود و در تمامی روزهایی که شیرینی نام تو بر لبانم می نشیند من عهد دیرینه خویش را با صاحب صبح و امام عصر تازه می کنم و دست بیعتم را در زلال دستانش معطر می سازتم تا شعر سپید این عشق در صحن دلم تکرار شود .
طراوت جاری این عهد و بیعت هرگز از باغ خاطرم بیرون نمی رود و پیوسته شال سبز محبتش را بر گردن می نهم تا نوازشگر شانه های لرزانم باشد .
خالق مهربان من !
اگر دست تقدیر تو لباس سپید آخرت را بر تن من پوشاند و درخت زندگی ام تن به خواب زمستانی و ابدی خویش سپرد و میان من و آن بهار موعود جدایی افتاد پس در زمانی که سیمای مهربان آن ماه تابان در آسمان چشم مردمان آشکار شد مرا از محراب قبرم برانگیز و توفیق احرام در صحن و صفایش عنایت کن تا لبیک گویان در گرد کعبه وجود مقدسش طواف کنم .
ای اجابت کننده هر دعا !
پنجره قلب منتظران رو به آسمان بیکرانت گشوده است تا به یک اشارت تو غبار غم و اندوه غیبت از دل ها برخیزد و چشم ها به تماشای باران ظهور بنشیند .
خدایا !
شب یلدای هجران را به یمن ظهور ماه کاملش کوتاه کن که شب پرستان همچنان چشم بر صبح صادقش بسته اند و ما مومنان طلوع خورشید جمالش را نزدیک می دانیم .
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی چه اشک ها که در گلو رسوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی
کلمات کلیدی :

بانظر به اثراتی که از رحمت خداوندی که نعمتهایش فزون باد در این ماه پر خیر و برکت به ظهور رسیده است و از ذخیره های برکت های حق متعال و انوار خداوند دارای منت های فراوان بر زمین نازل شده است این ماه به مثل نام خودش بهار ماه های دوازده گانه قمری محسوب می گردد . چرا که میلاد رسول اکرم (ص) در همین ماه روی داده است .
این حادثه چنان بزرگ و پر میمنت است که جای آن دارد که ادعا کنیم : از آن زمان که زمین خلق شده است چنین رحمت بزرگ و عالمگیری بر روی زمین فرود نیامده است و به حقیقت که عظمت این رحمت خداوندی بر دیگر رحمت هایی که به زمین رسیده است مساوی است با عظمت شرافت رسول اکرم (ص) بر سایر آفریده شدگان و مخلوقات .
و اما مراقبه :
در عبادات بدنی چیزی که به لحاظ شرع ، دارای مطلوبیت بوده و دارای ضرورت است این است که نسبت به آن اعتدال نموده و سعی و اهتمامی زیاده از موازین توان به کار نبندد .
اما پاک نمودن قلب برای گوهر معرفت و هرآنچه از صفت های کریمانه لازمه آن تواند بود به درستی که ممارست و استدامه آن حالت هاست که مطلوبیت نیز دارد . تا آن حد که طاقت اجازه دهد تا آن حال بنده ، به جایی برسد که امام صادق (ع) در حق عارف فرمود : لهو سهی قلبه عن الله طرفه عین ، لمات شوقا الیه
اگر قلب او به اندازه یک چشم به هم زدن ، سهو پیدا کند ، هر آینه می میرد از روی شوقی که به او – سبحانه – دارد . و زمانی که حجاب وهم ها از مقابل قلب او کنار برود و حجاب های ظلمانی از مقابل چشم بصیرتش رفع شود و انوار جمال صفات و سبحات جلال ذات در وجودش متجلی شود و نور تابان پر لمعان بر وجودش تابیدن بگیرد بعد از آن نه غفلت و نه سهو در وجودش راهی به امکان نمی یابد و حالات قلبی اش به تجلیات خاصه صفات جمالیه و جلالیه انقلاب پیدا می کند و خداوند سبحان ریاضت های قلبی او را با خوف و رجا خود بر عهده می گیرد تا او را در جایگاه صدق در جوار والای خود استقرار داده و در فردوس برین و بهشت نورش با پیامبران و شهیدان و صدیقان ساکن گرداند و چه نیک همنشینانی هستند اینان .
روز هشتم : در روایت است که وفات امام ابی محمد حسن عسکری (ع) در این روز می باشد .
روز نهم : طبق تنها روایتی که وارد شده هلاک دشمن خداوند در این روز واقع شده است و این روز روز شادمانی شیعیان آل محمد است .
روز دهم : روز تزویج رسول اکرم (ص) با حضرت خدیجه (س) می باشد .
روز هفدهم : روز ولادت وجود مبارک آقا و سرور همه خلایق ، عقل اول ، نور اول ، خلق اول و اسم اعظم و حجاب اقرب و حد آخر عالم و واسطه فیض خداوندی نسبت به تمام ممکنات است .
از اعمال مهم این روز :
توسل به حامیان این روز بزرگ که ائمه معصومین هستند و سپردن عقل و قلب ، بلکه منتهای تسلیم به سبب آنها به خداوند متعال با این انتظار که آن بزرگواران حال او را با خداوند متعال اصلاح نموده و در جلب نمودن نورها و برکت های این روز ، در تمام آنها و و حرکتها و سکنت ها مورد کمک خود قرار دهند و اگر او در این توسل و تسلیم صادق و راستگو باشد خداوند هم در امانت او خیانت نخواهد کرد .
همچنین در این روز زیارت آن حضرت را بخواند .
از امور مهم روزه گرفتن این روز است و دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت یک حمد و ده بار سوره قدر و ده بار سوره اخلاص بخواند و پس از نماز دعایی را که روایت شده است را تلاوت کند .
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ...................... المراقبات
کلمات کلیدی :
***
نویسنده: رهگـ...ـذر(دوشنبه 87/12/5 ساعت 7:37 عصر)

پدر و مادرم فدایت باد ، با مرگ تو رشته ای برید که در مرگ جز تو کسی چنان ندید، پایان یافتن دعوت پیامبران و بریدن خبرهای آسمان ، چنانکه دیگر مصیبت زدگان را به شکیبایی واداشت و همگان را در سوگی یکسان گذاشت ، و اگر نه این است که به شکیبایی امر فرمودی ، و از بیتابی نهی نمودی ، اشک دیده را با گریستن برتو به پایان می رساندیم و درد همچنان بی درمان می ماند ، و رنج و اندوه ، هم سوگند جان و این زاری و بیقراری در فقدان تو اندک است ، لیکن مرگ را باز نتوان گرداند ، و نه کس را از آن توان رهاند . پدرومادرم فدایت ، مارا در پیشگاه پروردگارت به یاد آر و در خاطر خود نگاه دار .
امام علی (ع) .... خطبه 235 نهج البلاغه .... به هنگام غسل کردن رسول اکرم (ص)
کلمات کلیدی :
لیست کل یادداشت های این وبلاگ